http://bayanbox.ir/view/6250184915259468071/photo-2016-09-09-14-30-40.jpg


بچه هایی که در خدمت شهدا هستند، انصافا از باصفاترین بچه های انقلابیمون هستند ... دم همه شون گرم ... کار کمی نیست که در گرمای اهواز و مناطق جنگی خوزستان و... از صبح تا شب یا خدمات رسانی کنی یا روایت گری...

 توی اون همه خاک و گرما و کار بسیاری که وجود داره ... وسط همه جوّ معنوی و زیبایی که هست ... شیطون هم بازنشسته نشده و بیکار نیست ... معمولا خانم های جوان تر در وسط اون جوّ احساسی و معنوی، خیلی احساسی تر و عاطفی تر شده و احساس تعلق بیشتری به شهدا و روی خوش معنوی میکنند ...

 اما حواسشون نیست که این بنده خدایی که به عنوان خادم الشهداء یا راوی جوان جبهه ندیده در خدمتشون هستید، نه شهید شده و نه شیطان را به غل و زنجیر کشیده ... بلکه یه جوان هست با همه خصوصیات و نیازهای جوانی که در بقیه جوون ها وود داره ... حالا پاکی و صفای باطنش جای خود ... اما بالاخره ...

 شیطون خنده اش میگیره وقتی دختره (به راوی جوان در اتوبوسشون و یا پسری که روی فلان تپه یا فلان منطقه عملیاتی، خادم الشهدا بوده) وابسته شده و حالا برای موجه جلوه دادن احساس و رابطه بعد از اردوی راهیان نور میگه: «چهره اش مثل فلان شهیده ... خیلی سر به زیره ... در خدمت شهداست ... اصلا زمینی نیست ... لابد آشنایی باهاش به عنایت شهدا بوده ...»

 حالا اینا به کنار ... خدا از سر کسی نگذره که بدون هیچ دلیل موجه عقلی و شرعی، واسه بعضی شهدا اسم گذاشته و به جوونای مردم میگه: «این شهید برای ازدواج، کن فیکون میکنه ... رابط جوون ها با هم میشه واسه ازدواج ...»    

 شیطون همه جا هست ... توجیه، همه جا بده ... حتی در راهیان نور...

باب توجیه نه تنها هیچوقت بسته نیست ... بلکه برای بعضی ها ... خیلی وقت ها ... خیلی هم باز هست ... انگار فقط قراره سر بقیه بی کلاه بمونه ...

 وقتی دو تا گروه حدودا ده بیست نفره از جوون ها به جایی خارج از محیط دانشگاه ها میرن ... وقتی همون ده بیست نفر، دو تا گروه دختر و پسر هستند ... وقتی دید نظارتی و حراستی دانشگاه ها و دیگر ارگان ها به اون شدت بالا سرشون نباشه ... دیگه خیلی فرقی نمیکنه که حالا مذهبی و دو آتیشه باشن یا نه ... چون بالاخره خلاف حرف حضرت آقاست ... حضرت آقا با هرنوع با هم بودن و اختلاط اینجوری راضی نیستند ...

 حالا میخواد در قالب کار تشکیلاتی مثل بسیج و هیئت دانشجویی باشه ... یا میخواد اردوی جهادی باشه ... فرقی نمیکنه ... به همون دلایل عاطفی و غلبه جوّ احساسی که در شماره های قبل گفتم...

 لطفا مواظب اردوهای جهادی باشید ... نشه محل خلوت های به اصطلاح معنوی ... مواظب باشید که زمینه وابستگی پیش نیاره ... مخصوصا وقتی جوون های مجرد دوره کارشناسی را با خودتون میبرید ...

 

دیگه بعدش نیایید و بگین که: «نفهمیدیم چی شد ... فقط قرار بود برامون غذا درست کنن ... بچه ها گفتن از فکر اونا هم استفاده کنیم ... بالاخره باید از توانمندیشون در امور مختلف جهادب بهره مند میشدیم ... فلانی فقط واسطه بود ... قرار نبود با پیامک صبح بخیر و نماز صبح شروع بشه ... و...» اینا همش ماسمالیه ... اتقوا الله لطفا ...

منبع